پایگاه خبری مطبوعات فارس به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد ، حال این سوال به ذهن میرسد که اگر چنین ایدهای عملیاتی شود، آیا مرهمی بر زخم دیرینه زیاندهی شرکت مخابرات خواهد بود، یا صرفا به مسکنی موقت برای خاموش کردن اعتراضات کارکنان بخشهای مختلف این شرکت تبدیل خواهد شد که در دریافت حقوق خود با مشکلاتی مواجه هستند. از طرفی باید دید که آیا ورود مجلس به موضوعی که مربوط به دو شرکت خصوصی و مستقل است، اساسا ضروری و راهگشا خواهد بود یا خیر.
محمدرضا بیدخام، مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران در تشریح موضع این شرکت نسبت به ایده مطرح شده، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» میگوید: «به نظر میرسد ورود به طرح موضوع تلفیق همراه اول با شرکت مخابرات یک بیراهه است که در ابتدا باید کاملا توسط کارشناسان مربوطه مورد بررسی قرار گیرد. که با توجه به اهمیت ماجرا، این موضوع باید نخست بین سهامداران شرکتها مطرح شود و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه، ابزاری و هدفمند، مشکلی را برطرف نمیکنند.»
بیدخام معتقد است: «ابتدا باید نوع نگاه و نگرش نسبت به صنعت ICT کشور که هیچگونه جذابیتی برای سرمایهگذاری نداشته و برگشت سرمایه آن بسیار ضعیف است، تغییر کند.» او میگوید: «اگر قرار است تغییری در وضعیت مخابرات و دیگر بازیگران این صنعت ایجاد شود، باید از طریق رفع سیاستها و قوانین دستوری و یکطرفهای باشد که در مقولههای مختلف حوزههای ارتباطی وجود دارد و باعث آسیب جدی به این صنعت و شرکت مخابرات به عنوان اپراتور برتر آن شده است.» مدیر کل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران امیدوار است که شکلگیری همافزایی بیشتر در بین مراجع نظارتی و فعالان حوزه ICT بتواند زمینهساز رفع مشکلات موجود و شکوفایی بیشتر بازیگران این حوزه باشد.
همچنین هفته گذشته الهویردی دهقانی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با طرح اظهاراتی درباره ضرورت یکپارچهسازی دو شرکت مخابرات و همراه اول، بار دیگر باب صحبت درباره این ایده مسکوت مانده را باز کرد. این نماینده مجلس در گفتههای خود تاکید کرد: «برای رفع مشکلات شرکت مخابرات باید این شرکت با شرکت همراه اول یکپارچه شود؛ چراکه همراه اول تنوع خدمات و درآمد بالایی دارد و جدایی این دو شرکت از هم باعث ایجاد مشکل برای شرکت مخابرات شده است.»
دهقانی در گفتوگویی که با سیتنا داشت، به وضعیت نابسامان شرکت مخابرات در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «عمده سوددهی این شرکت صرف رفع فرسودگی زیرساختهای آن میشود. نگهداری و بهروزرسانی زیرساختهای ارتباطی هزینه بالایی دارد. در نتیجه میتوان با یکپارچه کردن دو شرکت همراه اول و مخابرات بستری ایجاد کرد تا وضعیت این سرویسدهنده بخش ارتباطات ثابت سامان بیابد.»
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: حالا که شرکت سودده همراه اول از شرکت مخابرات زیانده جدا شده، وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات باید با همراهی یکدیگر به دنبال راه چاره و تعریف درآمد برای این شرکت باشند. باید با توسعه خدمات یا مشارکت با بخش خصوصی یا راههای دیگر، بسته به توانمندیهایی که شرکت مخابرات دارد، راهکار ارائه دهند تا این مشکل حل شود.
کارشناسان و نمایندگان مدافع این ایده، از شرکتهای مخابراتی بزرگ دیگر در سراسر دنیا مثال آورده و بر ضرورت یکپارچگی سرویسدهندگان ارتباطات ثابت و همراه تاکید میکنند. با اینحال به نظر میرسد هیچکدام از دو شرکت ذینفع در این ماجرا، با عملیاتی و ثمربخش بودن اجرای چنین طرحی کاملا موافق نیستند و حتی انتقاداتی را نیز نسبت به آن مطرح میکنند. مدیران «همراه اول» در پاسخ به پیگیریهای «دنیای اقتصاد» پیرامون موضع این اپراتور درباره چنین ایدهای، حاضر به اظهارنظر رسمی نشدند، اما اظهارنظرهای ارائه شده از سوی منابع آگاه حاکی از آن است که همراه اول میلی به ادغام شدن در شرکت مالک خود یعنی مخابرات ایران ندارد.
مخالفت لایه سهامداری
آنطور که بررسی اظهارنظرهای انجام شده نشان میدهد، گویا حتی سهامداران دو شرکت نیز راضی به این کار نیستند. ساختار سهامداری دو شرکت مخابرات و همراه اول تقریبا یکسان است؛ در نتیجه سهامداران اظهار میکنند که ادغام این شرکتها برای جبران زیاندهی یکی از آن دو، بهبودی در وضعیت کلی ساختار سهامداری شرکت ایجاد نمیکند و همین حالا نیز سود و زیان موجود دو شرکت، در نهایت برای سهامدار به یک تعادل کلی میرسد. گویا آنها تاکید کردهاند که تا همین امروز نیز اگر ضرورتی برای در نظر گرفتن کمکی به شرکت زیانده یعنی مخابرات وجود داشته، اقدامات لازم از سوی اپراتور همراه اول انجام شده است.
در همین راستا، فرامرز رستگار، دبیر سندیکای صنعت مخابرات کشور، با مرور آنچه از سالها پیش تا امروز بر شرکت مخابرات گذشته است، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» میگوید: «حقیقت امر آن است که از همان ابتدا نیز شرکت مخابرات و همراه اول یکپارچگی نسبی داشتند و در قالب یک بسته از دولت به بخش خصوصی منتقل شدند. در نتیجه اگرچه این دو در ظاهر دو شرکت مجزا هستند، اما در واقع همراه اول تحت پروانهای که به نام شرکت مخابرات بود، فعالیت خود را شروع کرد و بعد از آن سهامداران با استدلالهایی که برای خود داشتند، این دو شرکت را جدا کردند.»
رستگار میافزاید: «دلیل سهامداران در آن زمان برای تجزیه شرکت مخابرات آن بود که همراه اول بتواند بدون آنکه درگیر هزینههای زیاد شرکت مخابرات شود، چابکی خود را برای رقابت با ایرانسل در بازار ارتباطات سیار حفظ کند. اما در هر صورت اگر هر شرکت دیگری چنین تجزیهای را انجام داده بود، کارش یک اقدام غیرقانونی تلقی شده و با آن برخورد میشد؛ حساسیتی که در مورد این دو شرکت جدی گرفته نشد و همین جای سوال دارد.»
دبیر سندیکای صنعت مخابرات در تحلیل دیگری از آنچه به جدا شدن اولیه شرکت مخابرات ایران از همراه اول انجامید، میگوید: شاید بتوان اینگونه نیز به قضیه نگاه کرد که سهامداران عمدا دست به این تجزیه زدند. رستگار با تاکید بر حیاتی بودن عملکرد شرکتی مانند مخابرات در فراهم کردن زیرساختهای ارتباطی کشور میگوید: «شاید بتوان گفت که همین اهمیت زیرساختی شرکت مخابرات، سهامداران را نسبت به دوام این شرکت تحت هر شرایطی دلگرم کرد و ترجیح دادند که همراه اول را که سود مناسبی دارد، جدا کنند و از آن بهره ببرند و مخابرات پرهزینه را به امید کمکهای نهادهای بالادستی -که خواهان حفظ این شرکت تحت هر شرایطی هستند-به حال خود بگذارند. آنها کاملا متوجه اهمیت استراتژیک و امنیتی شرکتی مانند مخابرات بودند و در نتیجه با خیال راحت از زیاندهیهای آن، اجازه دادند مسیر خود را طی کند و هر زمان هم شرایط مالی شرکت بحرانی شد، بالاخره یک نهادی به داد آن خواهد رسید تا سرپا بماند.» او با نیمنگاهی به این روند تاکید میکند: «با همین موارد به خوبی میتوان نتیجه گرفت که از بُعد سهامداری، میلی برای یکپارچهسازی دوباره این شرکتها وجود ندارد و اجرای این ایده تا حدی بعید است.»
لزوم تحول در لایه سرویس
با تمام مخالفتی که به نظر میرسد لایه سهامداری این شرکتها با یکپارچهسازی دوباره آنها دارند، اما تحلیل کارشناسان از مزایای اجرای انواعی از ادغام در شرکتهای سرویسدهنده خدمات ثابت و سیار در دنیا شنیدنی است. محمود خسروی، از کارشناسان صنعت ICT در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به تشریح این موضوع پرداخته و میگوید: اساسا در چنین شرکتهایی، ادغام در چندین لایه قابل بررسی است و فعلا مشخص نیست که خواسته نمایندگانی که از این ایده دفاع کردهاند، ادغام در لایه سرویس و شبکه است یا ادغام در لایه ساختار.
این کارشناس میگوید: اکنون اگرچه دو شرکت مخابرات ایران و همراه اول از نظر ساختار سهامداری تقریبا یکسانند، اما از نظر فنی و در بعد شبکه تقریبا مستقل هستند و در لایه سرویس نیز این جدایی وجود دارد؛ بهطوری که نمود این استقلال را میتوان در صدور دو قبض جداگانه در هر ماه برای تلفن ثابت و موبایل مشترکان مشاهده کرد. با این وجود همین حالا نیز شرکت مخابرات ایران در بخشهایی از استانها برای نگهداری شبکه همراه اول هزینه میکند و در واقع برخی تاسیسات و بخشهایی از هسته شبکه تلفن همراه توسط بخش ثابت مدیریت میشود.
این کارشناس صنعت مخابرات معتقد است که ادغام این دو شرکت، در حالت کلی دردی از این وضعیت دوا نکرده و در بلندمدت حتی همراه اول را نیز به یک شرکت زیانده تبدیل میکند. در نتیجه اگر قرار است در مسیر بهبود وضعیت شرکت مخابرات ایران و صنعت ارتباطات ثابت، قدمی برداشته شود، باید آن را در اصلاح تعرفهها و به خرج دادن انعطاف در برخی از قوانین جست. خسروی معتقد است که مثلا اگر سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی اجازه باندل کردن را به این دو شرکت بدهد، میتوان تا حدی وضعیت هزینهای شرکت مخابرات را بهبود داد. او در تشریح «باندل کردن» میگوید: در این حالت که در بسیاری از کشورهای دیگر نیز در حال اجراست، مشترک برای هر دو سرویس ثابت و سیار یک بسته واحد خریداری و یک قبض پرداخت میکند. در این حالت مشترک خودش تصمیم میگیرد که مثلا چه سهمی از یک بسته صد تومانی را صرف تماس ثابت و سیار و چه بخشی را صرف اینترنت دیتا کند.
مدتهاست که شرکت مخابرات ایران به عنوان شرکتی که روزی متعلق به دولت بوده و حالا در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته، با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است. در لیست بلندبالای مشکلات این شرکت، از ناتوانی مخابرات در پرداخت معوقات بازنشستهها و حقوق پرسنل گرفته تا نارضایتی مشترکان از کیفیت شبکه و سرویس به چشم میخورد و حتی اخیرا رگولاتوری نیز تمدید پروانه مخابرات به دلیل عدم پذیرش تعهد ایجاد تعداد مشخصی فیبر نوری را معلق کرده بود. اگرچه هفته گذشته خبر رسید که مشکل مخابرات با وزارتخانه بر سر مشارکت در پروژه فیبر حل شده و این شرکت به توافق UNSP(پروانه خدمات همگرا) پیوسته است، اما هنوز تداوم مشکلات دیگر باعث شده تا بحث احتمال ادغام آن با همراه اول داغ بماند و حتی از وزیر ارتباطات هم در این باره سوال شود.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، روز گذشته در حاشیه همایش ایران۵G به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «این موضوع بحث تخصصی شرکت مخابرات ایران است و سهامداران آن باید تصمیمگیری کنند و ما مداخلهای نمیکنیم. مجوز یکسانی تحت عنوان UNSP (پروانه خدمات همگرا) به مخابرات اختصاص دادهایم و پروانه مجزای دیگری وجود ندارد.»
تعلقی که شرکت مخابرات در سالهای دور به بدنه دولت داشت، باعث شده است تا ارتباطات این شرکت با بخشهای دولتی مختلف، متفاوت از هر شرکت خصوصی دیگری باشد. نتیجه این ارتباطات حالا این شرکت را دچار وضعیتی کرده است که کلاف سردرگم مشکلات آن، صرفا با بحثهای فنی و رویکرد تجاری به ماجرا حل نمیشود. در نتیجه پیچیدگیهای بسیاری در میان است که باعث میشود نتوان به سادگی درباره آنچه در جریان است به جمعبندی مشخصی رسید. / مخابرات منطقه فارس
مهندس بیدخام : اجتناب از بیراهه رفتن طرح ادغام همراه اول با شرکت مخابرات
۱۰ آبان ۱۴۰۲گروه بندی برچسب ها
مدتهاست که ایده ادغام اپراتور اول تلفن همراه کشور در شرکت مخابرات ایران، به عنوان راهکاری برای جبران زیاندهی این غول ارتباطات ثابت مطرح است. اگرچه زمزمههای ابتدایی چنین اقدامی در اواسط دهه ۹۰ مطرح شد و قرار بود تا سال ۱۴۰۰ به ثمر برسد، اما تا امروز هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. حالا اما از حدود چند هفته پیش، برخی نمایندگان مجلس با تکرار اظهاراتی نه چندان جدید، از ضرورت اجرای چنین برنامهای سخن گفته و خواستار ساماندهی وضعیت شرکت مخابرات به عنوان اصلیترین بازیگر صنعت ارتباطات کشور شدهاند.
به گزارش خبرگزاری دنیای اقتصاد ، حال این سوال به ذهن میرسد که اگر چنین ایدهای عملیاتی شود، آیا مرهمی بر زخم دیرینه زیاندهی شرکت مخابرات خواهد بود، یا صرفا به مسکنی موقت برای خاموش کردن اعتراضات کارکنان بخشهای مختلف این شرکت تبدیل خواهد شد که در دریافت حقوق خود با مشکلاتی مواجه هستند. از طرفی باید دید که آیا ورود مجلس به موضوعی که مربوط به دو شرکت خصوصی و مستقل است، اساسا ضروری و راهگشا خواهد بود یا خیر.
محمدرضا بیدخام، مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران در تشریح موضع این شرکت نسبت به ایده مطرح شده، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» میگوید: «به نظر میرسد ورود به طرح موضوع تلفیق همراه اول با شرکت مخابرات یک بیراهه است که در ابتدا باید کاملا توسط کارشناسان مربوطه مورد بررسی قرار گیرد. که با توجه به اهمیت ماجرا، این موضوع باید نخست بین سهامداران شرکتها مطرح شود و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه، ابزاری و هدفمند، مشکلی را برطرف نمیکنند.»
بیدخام معتقد است: «ابتدا باید نوع نگاه و نگرش نسبت به صنعت ICT کشور که هیچگونه جذابیتی برای سرمایهگذاری نداشته و برگشت سرمایه آن بسیار ضعیف است، تغییر کند.» او میگوید: «اگر قرار است تغییری در وضعیت مخابرات و دیگر بازیگران این صنعت ایجاد شود، باید از طریق رفع سیاستها و قوانین دستوری و یکطرفهای باشد که در مقولههای مختلف حوزههای ارتباطی وجود دارد و باعث آسیب جدی به این صنعت و شرکت مخابرات به عنوان اپراتور برتر آن شده است.» مدیر کل ارتباطات و امور بینالملل شرکت مخابرات ایران امیدوار است که شکلگیری همافزایی بیشتر در بین مراجع نظارتی و فعالان حوزه ICT بتواند زمینهساز رفع مشکلات موجود و شکوفایی بیشتر بازیگران این حوزه باشد.
همچنین هفته گذشته الهویردی دهقانی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با طرح اظهاراتی درباره ضرورت یکپارچهسازی دو شرکت مخابرات و همراه اول، بار دیگر باب صحبت درباره این ایده مسکوت مانده را باز کرد. این نماینده مجلس در گفتههای خود تاکید کرد: «برای رفع مشکلات شرکت مخابرات باید این شرکت با شرکت همراه اول یکپارچه شود؛ چراکه همراه اول تنوع خدمات و درآمد بالایی دارد و جدایی این دو شرکت از هم باعث ایجاد مشکل برای شرکت مخابرات شده است.»
دهقانی در گفتوگویی که با سیتنا داشت، به وضعیت نابسامان شرکت مخابرات در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «عمده سوددهی این شرکت صرف رفع فرسودگی زیرساختهای آن میشود. نگهداری و بهروزرسانی زیرساختهای ارتباطی هزینه بالایی دارد. در نتیجه میتوان با یکپارچه کردن دو شرکت همراه اول و مخابرات بستری ایجاد کرد تا وضعیت این سرویسدهنده بخش ارتباطات ثابت سامان بیابد.»
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: حالا که شرکت سودده همراه اول از شرکت مخابرات زیانده جدا شده، وزارت ارتباطات و شرکت مخابرات باید با همراهی یکدیگر به دنبال راه چاره و تعریف درآمد برای این شرکت باشند. باید با توسعه خدمات یا مشارکت با بخش خصوصی یا راههای دیگر، بسته به توانمندیهایی که شرکت مخابرات دارد، راهکار ارائه دهند تا این مشکل حل شود.
کارشناسان و نمایندگان مدافع این ایده، از شرکتهای مخابراتی بزرگ دیگر در سراسر دنیا مثال آورده و بر ضرورت یکپارچگی سرویسدهندگان ارتباطات ثابت و همراه تاکید میکنند. با اینحال به نظر میرسد هیچکدام از دو شرکت ذینفع در این ماجرا، با عملیاتی و ثمربخش بودن اجرای چنین طرحی کاملا موافق نیستند و حتی انتقاداتی را نیز نسبت به آن مطرح میکنند. مدیران «همراه اول» در پاسخ به پیگیریهای «دنیای اقتصاد» پیرامون موضع این اپراتور درباره چنین ایدهای، حاضر به اظهارنظر رسمی نشدند، اما اظهارنظرهای ارائه شده از سوی منابع آگاه حاکی از آن است که همراه اول میلی به ادغام شدن در شرکت مالک خود یعنی مخابرات ایران ندارد.
مخالفت لایه سهامداری
آنطور که بررسی اظهارنظرهای انجام شده نشان میدهد، گویا حتی سهامداران دو شرکت نیز راضی به این کار نیستند. ساختار سهامداری دو شرکت مخابرات و همراه اول تقریبا یکسان است؛ در نتیجه سهامداران اظهار میکنند که ادغام این شرکتها برای جبران زیاندهی یکی از آن دو، بهبودی در وضعیت کلی ساختار سهامداری شرکت ایجاد نمیکند و همین حالا نیز سود و زیان موجود دو شرکت، در نهایت برای سهامدار به یک تعادل کلی میرسد. گویا آنها تاکید کردهاند که تا همین امروز نیز اگر ضرورتی برای در نظر گرفتن کمکی به شرکت زیانده یعنی مخابرات وجود داشته، اقدامات لازم از سوی اپراتور همراه اول انجام شده است.
در همین راستا، فرامرز رستگار، دبیر سندیکای صنعت مخابرات کشور، با مرور آنچه از سالها پیش تا امروز بر شرکت مخابرات گذشته است، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» میگوید: «حقیقت امر آن است که از همان ابتدا نیز شرکت مخابرات و همراه اول یکپارچگی نسبی داشتند و در قالب یک بسته از دولت به بخش خصوصی منتقل شدند. در نتیجه اگرچه این دو در ظاهر دو شرکت مجزا هستند، اما در واقع همراه اول تحت پروانهای که به نام شرکت مخابرات بود، فعالیت خود را شروع کرد و بعد از آن سهامداران با استدلالهایی که برای خود داشتند، این دو شرکت را جدا کردند.»
رستگار میافزاید: «دلیل سهامداران در آن زمان برای تجزیه شرکت مخابرات آن بود که همراه اول بتواند بدون آنکه درگیر هزینههای زیاد شرکت مخابرات شود، چابکی خود را برای رقابت با ایرانسل در بازار ارتباطات سیار حفظ کند. اما در هر صورت اگر هر شرکت دیگری چنین تجزیهای را انجام داده بود، کارش یک اقدام غیرقانونی تلقی شده و با آن برخورد میشد؛ حساسیتی که در مورد این دو شرکت جدی گرفته نشد و همین جای سوال دارد.»
دبیر سندیکای صنعت مخابرات در تحلیل دیگری از آنچه به جدا شدن اولیه شرکت مخابرات ایران از همراه اول انجامید، میگوید: شاید بتوان اینگونه نیز به قضیه نگاه کرد که سهامداران عمدا دست به این تجزیه زدند. رستگار با تاکید بر حیاتی بودن عملکرد شرکتی مانند مخابرات در فراهم کردن زیرساختهای ارتباطی کشور میگوید: «شاید بتوان گفت که همین اهمیت زیرساختی شرکت مخابرات، سهامداران را نسبت به دوام این شرکت تحت هر شرایطی دلگرم کرد و ترجیح دادند که همراه اول را که سود مناسبی دارد، جدا کنند و از آن بهره ببرند و مخابرات پرهزینه را به امید کمکهای نهادهای بالادستی -که خواهان حفظ این شرکت تحت هر شرایطی هستند-به حال خود بگذارند. آنها کاملا متوجه اهمیت استراتژیک و امنیتی شرکتی مانند مخابرات بودند و در نتیجه با خیال راحت از زیاندهیهای آن، اجازه دادند مسیر خود را طی کند و هر زمان هم شرایط مالی شرکت بحرانی شد، بالاخره یک نهادی به داد آن خواهد رسید تا سرپا بماند.» او با نیمنگاهی به این روند تاکید میکند: «با همین موارد به خوبی میتوان نتیجه گرفت که از بُعد سهامداری، میلی برای یکپارچهسازی دوباره این شرکتها وجود ندارد و اجرای این ایده تا حدی بعید است.»
لزوم تحول در لایه سرویس
با تمام مخالفتی که به نظر میرسد لایه سهامداری این شرکتها با یکپارچهسازی دوباره آنها دارند، اما تحلیل کارشناسان از مزایای اجرای انواعی از ادغام در شرکتهای سرویسدهنده خدمات ثابت و سیار در دنیا شنیدنی است. محمود خسروی، از کارشناسان صنعت ICT در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به تشریح این موضوع پرداخته و میگوید: اساسا در چنین شرکتهایی، ادغام در چندین لایه قابل بررسی است و فعلا مشخص نیست که خواسته نمایندگانی که از این ایده دفاع کردهاند، ادغام در لایه سرویس و شبکه است یا ادغام در لایه ساختار.
این کارشناس میگوید: اکنون اگرچه دو شرکت مخابرات ایران و همراه اول از نظر ساختار سهامداری تقریبا یکسانند، اما از نظر فنی و در بعد شبکه تقریبا مستقل هستند و در لایه سرویس نیز این جدایی وجود دارد؛ بهطوری که نمود این استقلال را میتوان در صدور دو قبض جداگانه در هر ماه برای تلفن ثابت و موبایل مشترکان مشاهده کرد. با این وجود همین حالا نیز شرکت مخابرات ایران در بخشهایی از استانها برای نگهداری شبکه همراه اول هزینه میکند و در واقع برخی تاسیسات و بخشهایی از هسته شبکه تلفن همراه توسط بخش ثابت مدیریت میشود.
این کارشناس صنعت مخابرات معتقد است که ادغام این دو شرکت، در حالت کلی دردی از این وضعیت دوا نکرده و در بلندمدت حتی همراه اول را نیز به یک شرکت زیانده تبدیل میکند. در نتیجه اگر قرار است در مسیر بهبود وضعیت شرکت مخابرات ایران و صنعت ارتباطات ثابت، قدمی برداشته شود، باید آن را در اصلاح تعرفهها و به خرج دادن انعطاف در برخی از قوانین جست. خسروی معتقد است که مثلا اگر سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی اجازه باندل کردن را به این دو شرکت بدهد، میتوان تا حدی وضعیت هزینهای شرکت مخابرات را بهبود داد. او در تشریح «باندل کردن» میگوید: در این حالت که در بسیاری از کشورهای دیگر نیز در حال اجراست، مشترک برای هر دو سرویس ثابت و سیار یک بسته واحد خریداری و یک قبض پرداخت میکند. در این حالت مشترک خودش تصمیم میگیرد که مثلا چه سهمی از یک بسته صد تومانی را صرف تماس ثابت و سیار و چه بخشی را صرف اینترنت دیتا کند.
مدتهاست که شرکت مخابرات ایران به عنوان شرکتی که روزی متعلق به دولت بوده و حالا در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته، با مشکلات عدیدهای دست به گریبان است. در لیست بلندبالای مشکلات این شرکت، از ناتوانی مخابرات در پرداخت معوقات بازنشستهها و حقوق پرسنل گرفته تا نارضایتی مشترکان از کیفیت شبکه و سرویس به چشم میخورد و حتی اخیرا رگولاتوری نیز تمدید پروانه مخابرات به دلیل عدم پذیرش تعهد ایجاد تعداد مشخصی فیبر نوری را معلق کرده بود. اگرچه هفته گذشته خبر رسید که مشکل مخابرات با وزارتخانه بر سر مشارکت در پروژه فیبر حل شده و این شرکت به توافق UNSP(پروانه خدمات همگرا) پیوسته است، اما هنوز تداوم مشکلات دیگر باعث شده تا بحث احتمال ادغام آن با همراه اول داغ بماند و حتی از وزیر ارتباطات هم در این باره سوال شود.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، روز گذشته در حاشیه همایش ایران۵G به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «این موضوع بحث تخصصی شرکت مخابرات ایران است و سهامداران آن باید تصمیمگیری کنند و ما مداخلهای نمیکنیم. مجوز یکسانی تحت عنوان UNSP (پروانه خدمات همگرا) به مخابرات اختصاص دادهایم و پروانه مجزای دیگری وجود ندارد.»
تعلقی که شرکت مخابرات در سالهای دور به بدنه دولت داشت، باعث شده است تا ارتباطات این شرکت با بخشهای دولتی مختلف، متفاوت از هر شرکت خصوصی دیگری باشد. نتیجه این ارتباطات حالا این شرکت را دچار وضعیتی کرده است که کلاف سردرگم مشکلات آن، صرفا با بحثهای فنی و رویکرد تجاری به ماجرا حل نمیشود. در نتیجه پیچیدگیهای بسیاری در میان است که باعث میشود نتوان به سادگی درباره آنچه در جریان است به جمعبندی مشخصی رسید.
برچسب ها :