گاه دیده می شود که والدین امروز فراموش میکنند که مهمترین انسان های زندگیشان فرزندان هستند. کودکان و نوجوانان هزاره سوم برای آینده سعادتمند نیازمند قهرمان هستند و در بسیاری از موارد اولین قهرمان زندگی بچه ها خود والدین هستند. اما چه فرزندانی احساس« یتیم روانی بودن» در زندگی خود دارند؟ چقدر والدین از فرزندان خود می پرسند که آیا با آنها احساس اعتماد و صمیمت دارند یا خیر؟
*یتیم روانی بودن به چه معناست؟
«صفورا جهانشاهی»، روانشناس و مولف دراین باره میگوید: «مفهوم یتیم روانی بودن شامل خانواده های میشود که بین والدین و فرزندان به دلیل کمبود تعاملات صمیمانه رابطه مهربانانه به اندازه کافی وجود ندارد. متأسفانه اغلب خود پدر و مادرها متوجه دوری عاطفی با فرزندان خود نشده و میگویند ما برای احساس خوشبختی فرزندانمان چندین ساعت کار و فعالیت میکنیم.
به عنوان یک مادر و براساس بیش از دو دهه تجربه های والدگری میگویم که متأسفانه بسیاری از بزرگترهای خانواده متوجه نمی شوند که محبتهایی هم وجود دارد که به پول و امکانات مادی خلاصه نمی شود.
یتیم روانی بودن یک کودک یا نوجوان به هر شکل و با هر کیفیت عملکردی موجب تنهایی و فراری دادن فرزندان از محیط خانواده می شود. داشتن یک مشاور یا روان شناس خانوادگی می تواند ناهنجاری های عاطفی را به راحتی مورد شناسایی و در مان قرار دهد.»
* نشانه های یتیم روانی بودن
یتیم روانی بودن فرزندان آن هم برای پدر و مادرهایی که همه گونه تلاش برای آرامش فرزندانشان دارند، بسیار ناراحت کننده است. الگوی عینی بودن را در عملکرد و تاثیرپذیری نوجوانان می توان مشاهده کرد. پدر و مادری که دوراندیشی هوشمندانه دارند، می توانند از یک مشاور یا روانشناس خانواده برای درک دنیای درون ذهن بچه های خود استفاده کنند.
جهانشاهی درباره نشانه های یتیم روانی بودن میگوید: «نوجوانان دارای احساس یتیمی روانی با گذشت زمان از ارتباطات چهره به چهره و زمان مفید گفت وگوی مهرورزانه دور میشوند. اشکال جدی زندگی دیجیتالی آن است که به آسانی چشم انداز زندگی واقعی و طبیعی خود را از دست میدهیم. عادتهای پرتکرار برای ما آنقدر جذاب می شوند که به راحتی فراموش میکنیم که فرزندان یا والدین ما از کیفیت تعاملات عاطفی مان رضایت ندارند.
از مهمترین نشانه های یتیم روانی بودن شامل نخست زمان کم برای گفت وگو یعنی والدین به دلیل مشغولیت های شغلی، زمان مناسب برای ارتباط کلامی را ندارند.، دوم اختلاف سلیقه عملکردی به این معنا که در فرایند پاداش و تنبیه با کیفیت روابط عاطفی بین پدر و مادر اختلاف شدید واکنشی دیده می شود، سوم الگوی منفی بودن والدین به این معنا والدینی که خود ساعت ها در خارج از خانه یا اسیر موبایل بوده و به تأثیرگذاری منفی رفتار خود توجه لازم ندارند، چهارم افراط و تفریط عاطفی یعنی والدین دیکتاتور یا کاملا بی توجه موجب تنهایی احساس فرزندان می شوند، پنجم پرخاشگری همیشگی یعنی پدر و مادر به راحتی عصبانی شده و پرخاشگری مستمر در محیط خانه دارند و در نهایت نیز دوری از ویژگی های دیجیتالی یعنی بزرگترهایی که از شرایط زندگی موبایلی و مهارت های سایبری آگاهی ندارند.»
برچسب ها :